سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها! نگریستن به رخسار تو شوق دیدارت را از تو درخواست می کنم . [فاطمه علیه السلام ـ در دعایش ـ]
ashar

میشود دستت را بدهی تا باهم برویم انجا که همه باغ است و بهار همه گلهاست ببار ای عزیزم برگرد از میان ره اوازه و خواب خویشتن را دریاب ادمی را که اسیر است بیاب ////// بین این مهره و پیچ بین این ساختمانهای بلند اما هیچ بین این مزرعه دوز و کلک بین این چرخ و فلک بین این اهن و فولاد و صدا اینهمه اتش و دود و گرما ادمی زندانی است ادمی خوب پر از مهر و وفا پر از انسانیت و لطف و صفا میشود ستت را بدهی تا باهم ؟ گل نازی که کنون بسته شده تشنه و خسته شده اب دهیم تا مگر باز شود خنده کند


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مهردادعزیزابادی 93/7/26:: 8:40 عصر     |     () نظر